مجموعا 12تا ساعت داریم توی خونه. 2تا مچی، 2تا دیواری، یه زنگدار روی میزی، 2تا موبایل، 2تا کامپیوتر، منشی تلفنی، دوربین عکاسی و تلویزیون. امروز نشستم که اینا رو با هم همزمان کنم. ساعتی که نشون میدادن یازده و سیزده، پانزده، پانزده، شانزده، شانزده، شانزده، شانزده، شانزده، شانزده، شانزده، بیست و بیست و چهار! بود. موبایلها، کامپیوترها و تلویزیون، خودشون رو با یهجایی همزمان میکنن و بقیه نه. اون دوتایی که خیلی پرت بودن، همونایی هستن که توی اتاق خوابن (دیواری و روی میزی) و مسوول بیدار شدن ده دقیقه زودتر از برنامه هستن.
۱۳۸۷-۰۶-۰۶
راست یا چپ؟
دبیرستانی که دخترداییم توی لندن میرفته، هفتهای سی پوند پول توجیبی بهشون میداده. ولی اگه حتی یکروز توی هفته، بعد از ساعتی که زنگ میخورده به مدرسه میرسیدن، پول توجیبی اون هفته رو بهشون نمیدادن.
پینوشت: عکس کنار این نوشته، به هیچ عنوان ربطی به مقایسهی کارایی چپ و راست در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نداره، فقط اشارهای است به نوشتههای سر چهارراههای لندن.
لینک روز: دخالت فردوسیپور در چیز دایی از بالاترین.
۱۳۸۷-۰۶-۰۳
لندن و بهمن و سایت معرفی کتاب
مسافرت انگلیس و به خصوص لندن، تا اینجاش خیلی خیلی خوب بوده، از دیدن عمو و دایی و داییزادهها بگیر تا دیدن بهمن و پرستو. از دسترسی به تلویزیون و روزنامه و اینجور چیزهای انگلیسیزبان بگیر تا دیدن موزههای مجانی و ساختمونهای تاریخی. از همه مهمتر اینکه لندن شهره! و انگلیس کشور!
دیدن بهمن یه فایدهی دیگه هم برامون داشت و اونهم این بود که بعد از یکسالونیم که از ایدهی اولیه سایت معرفی و فروش کتاب میگذره، دوباره برگشتیم بهش. نوشتهی بهمن رو بخونید و اگه ممکنه جواب سوالشو بدید.
اشتراک در:
پستها (Atom)