۱۳۸۷-۰۶-۲۵

نام‌خانوادگی زنها

یکی مرده بود. داشتن اعلامیه‌ی ختمش رو می‌نوشتن. آخرش توی رودرواسی و با کلی اکراه، فامیل عروس متوفی رو هم به داغدارها اضافه کردن. اون‌هم آخر لیست، بعد از تمام شوهرخواهرهایی که چند سالی می‌شد که متوفی رو ندیده بودن.

۱۳۸۷-۰۶-۲۲

انلارژمان

مکالمه بین دو هوشنگ سر میز ناهار در مورد سـکـــــسـی بودن فیزیکدانها:

هوشنگ روس: ببین ثابت شده که مهمترین چیزی که برای زنها در یه مرد مهمه، مغزشه.
هوشنگ سوییسی: آره درسته. برای همینه که من روزی 20تا میل می‌گیرم در مورد نحوه‌ی بزرگ کردن مغز.

۱۳۸۷-۰۶-۲۰

هوای دیروز

راوی: دیروز صبح هواشناسی رو نگاه کردم، گفته بود که تا عصر آفتابیه و از ساعت شش بارون می‌آد. حدودای چهار نگاه کردم و دیدم می‌گه از یازده بارون می‌آد. آخرش هم از نه و نیم بارون گرفت.
هوخشتره: آره بابا اینا هیچ کاریشون رو حساب نیست.
راوی: من هوای لایدن رو گفتم ها!
هوخشتره: آها.

۱۳۸۷-۰۶-۱۸

چیزهای کوچک

یه چیزهای کوچکی هستن که حتی توی ایران هم تجربه‌ی هرروزه نبودن، ولی وقتی اینجا ظاهر می‌شن به طرز عجیبی مود غم غربت رو تحریک می‌کنن، مثل صدای ناودون و بوی بنزین. این صدا و این بو نباید زیاد هم کمیاب باشه با بارونهای دایمی اینجا و پمپ‌بنزینی که روزی دوبار از کنارش رد می‌شم، ولی مدتها بود تجربه‌شون نکرده بودم.

مهاجرت پدیده‌ی خیلی پیچیده‌ایه. خیلی پیچیده.

۱۳۸۷-۰۶-۱۵

نقشه‌ی سوپرمارکت

به دیوارهای فروشگاه سنزبریز شهر نورتهمتون یه نقشه زده بودن که جای چیزهای مختلف رو توش مشخص کرده بود. فکرشو بکن سفارش خرید شکر داشته باشی و فتیش نقشه هم داشته باشی، چه شود!

۱۳۸۷-۰۶-۱۳

تراژدی/کمدی؟

بیش از یک‌سال می‌شه که این‌جا زندگی می‌کنیم و این معنیش اینه که وقایعی که در زمانهای مشخصی از سال رخ می‌دن رو از حالا به بعد برای بار دوم خواهیم دید. تا حالا البته بار دوم‌ها نسخه‌ی شدیدتر بار اول‌ها بوده.

مثلا پارسال من و سانلی دو نفری رفتیم آویت‌مارکت (لهجه‌ی هلندی رو دارین؟) و یه راک و یه فولکلور گوش کردیم و بعدش رفتیم اون‌سر شهر که من موبایل بخرم، ولی امسال نه نفر بودیم و چند ساعتی گشتیم توی آویت‌مارکت (ایضا). پارسال توی آگوست سرما خوردم، امسال یه‌کمی دیرتر سرما خوردم، ولی کلا از پا افتادم. کامپیوترم پارسال اوایل تابستون فرمت‌لازم شد، ولی امسال اوایل تابستون هارد جدید‌لازم شده! خلاصه شدیدا نگران اون لگدی که پارسال خورد یه‌جای ناجوری هستم. خدا شدیدترشو به‌خیر کنه.