۱۳۸۷-۰۳-۲۶

اعتماد

یارو بچه‌شو می‌شونه لب تاقچه و بهش می‌گه: «بابا جون یادت باشه که تو زندگیت به هیچ‌کی اعتماد نکنی. باشه؟» بچه می‌گه باشه و باباش می‌گه: «باریکلا! حالا بپر بغل بابا.» بچه می‌پره و باباهه جا خالی می‌ده و بر می‌گرده به بچه‌ی گریان و دماغ شکسته می‌گه: «حتی به بابات!»

درد شکسته شده دماغ خیلی زیاده. از اون بدتر این‌که آدم زود هم یادش می‌ره.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

مطالبت خيلي جالبند.

دوست داشتي ميتونيم تبادل لينك داشته باشيم.

کاساندرا گفت...

به طهران: پشتکارتو ...