اولین خاطرهای که از فیفا* دارم، اون دوتا فلاپیایه که کل فیفا 94 روشون بود و سام دادش به سامان و بعدیش هم تابستون 74ه که میرفتیم سایت صنایع و با کوروش و بقیهی بروبچس فیفا میزدیم که البته دونفری هم نمیشد بازی کرد، در نتیجه جداجدا بازی میکردیم و اگه تیمهامون به هم میخوردن، هرکدوم یه نیمه بازی میکردیم. بعدش 96 اومد و داستان دستم روی شوته! و گلهای تکراری مثل سانترهایی که همیشه گل میشد و شوت باجو از وسط زمین که اونم همیشه گل میشد و بابا مامان بابک که عجب حوصله و صبری داشتن که سروصدای سهتا نرهخر رو نصفهشبها تحمل میکردن.
بعد 97 اومد که گل تکراریش بزن زیرش تا مهاجم از آفساید فرار کنه و بزنه تو گل بود و بعدش 98 که گل تکراریش دریبل کردن با کیو بود و سام که روماریو رو میذاشت توی دروازه، چون 98 فرق بین کنترل توپ با پا و کنترل توپ با دست رو نمیفهمید و بابک که همهی امتیازهای بازیکنهای خودشو ماکزیمم کرده بود و من که چون با مالدینی حال میکردم، ترکیب تیمم رو به سمت چپ نامتقارن میچیدم**. و میآیم جلو تا برسیم به 2007 که افسردگی هفتههای آخر ایران بودنم رو با صبح تا شب بازی کردنش گذروندم.
دیگه بگم از جدولهای مفصل تواناییهای مختلف بازیکنها که هنوزم کلیشو دارم، چه به صورت کاغذی چه به صورت اکسلی، که البته این داستان برای کسایی که با فتیش عدد من آشنا هستن، نباید زیاد عجیب باشه!
دلم نیومد از امپیساکر روی کمودور 64 و رفیق فابریک 10سالگیم (امیرحسین) ننویسم. اسم انگلیسی کلی از کشورها رو از امپیساکر یاد گرفتیم، مثل هانگری که اولش فکر میکردیم باید یه کشورآفریقایی باشه چون گشنهشونه. آهنگ بازی الان داره تو سرم میچرخه. مامانبزرگم هم همیشه گیر میداد که این پروانهها چی هستن که دارن تو تلویزیون بالا و پایین میرن و قانع نمیشد که فوتبالیستن. خداییش شکلشون هم برای فوتبالیست بودن خیلی انتزاعی بود!
حالا اینارو نوشتم که بگم قراره به لطف اینترنت پرسرعت بساط عیش و عشرت دوباره برقرار بشه!
* سری بازی فیفا ساخت شرکت الکترونیک آرتز.
** بچه ها داستان جمال حاجی رو یادتونه؟
پ.ن: سام گفت داستان برعکس بوده و سامان دیسکتها رو داده بهش.
پ.ن: سام گفت داستان برعکس بوده و سامان دیسکتها رو داده بهش.
۸ نظر:
با این نوشتهات «حالتی رفت که محراب به فریاد آمد»!
کارت گرافیکیات رو چک کردی؟! :)
خیلی حال کردم. اگر خواستی لیگ راه بندازی من هم هستم. از امپیساکر بگیر و بیا همهاش دنیایی بود. یادت نره که خبرم کنی برای لیگ.
به بابک: میگم بهت! الان حالتت چطوره؟
به مجید: حق عضویتات رو دادی؟
حق عضویت هم لازم باشه میدیم. فقط وقتی که درباره نسخه فیفا تصمیم گرفتید، لینک دانلودش رو هم بفرستید که دیگه به زحمت نیفتیم. :)
البته بازی کردن PES با Playstation لذت دیگری دارد. از وقتی که تجربه شده، دیگه Fifa بازی نکردم جز به اجبار!
به مجید: فکر کنم باید بخریم چون باید وصل شیم به سایتش و از این حرفا.
به سکرتر: آقا ما بخوایم تو همین امارات بمونیم و بوندسلیگا نریم باید کیو ببینیم؟
یه اشتباه داشت نوشتهات! اون فیفا 94 رو من دادم به سام، نه برعکس.
به پادوردا: آره سام هم همینو گفت. یادته کجا بود؟ آخر سلف سابق همونجایی که الان خودپرداز و دکهی نگهبانیه. آخر فضای سبز.
راستی سام باور نمیکرد که خورهی فیفا شدی.
ارسال یک نظر